خانه مشروطیت
خانه کوزه کنانی ها که بعدها برای زنده نگهداری خاطرات نهفته در آن « خانه مشروطیت» نامیده شد. در سال 1247 شمسی توسط حاج مهدی کوزه کنانی ( ابوالمله ) بنا نهاده شد. به سبب موقعیت ویژه این خانه در جوار بازار قدیمی تبریز و مرکز بافت قدیم شهر و شور و علاقه بانی آن به نهضت مشروطه، این خانه به محل تجمع دوستداران مشروطه تبدیل گشته و تصمیمات بسیار مهمی در آن اتخاذ شده است.
غیر از بار عظیم تاریخی، خانه مشروطیت از ویژگی های معماری ایرانی نیز بهره ها دارد و به همین لحاظ در سال 1354 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده. این خانه در محله قدیمی راسته کوچه تبریز واقع شده و هم اینک به عنوان مرکز اداری میراث فرهنگی استان از آن استفاده می شود و تعمیرات آن به طور مستمر ادامه دارد.
موزه آذربایجان
از دیگر نقاط دیدنی شهر تبریز موزه آذربایجان را باید نام برد. این موزه در مساحتی قریب به 3000 متر مربع در سال 1341 مورد بهره برداری قرار گرفته است و مشتمل بر3 سالن نمایش 2300 قطعه شیء ثبت شده می باشد. آثار به نمایش گذاشته شده شامل اشیاء باستانی از دوران های مختلف تاریخی ، آثار مردم شناسی و آثار مشروطیت می باشد. این موزه در جنب مسجد کبود واقع شده است.
ربع رشیدی

ربع رشیدی که امروزه فقط آثار مختصری از آن باقی مانده از بناهایی است که توسط خواجه رشیدالدین فضل الله، وزیر سلطان محمود غازان ایجاد شده است. بنا در زمان آبادانی شامل 24 کاروانسرای وسیع و 1500 دکان و 30000 خانه و تعدادی حمام و باغ و کارخانه های پارچه بافی و کاغذ سازی و دارالضرب و تولید رنگ و نظایر آن بوده است.
حدود200 قاری قران از کوفه و بصره و شام دایما" و به نوبت در این تاسیسات قرآن را تلاوت می کرده اند و 400 فقیه و 100 فقیه و 1000 طلبه در مدارس آن سکونت داشته و به کسب علم مشغول بوده اند .تعداد 50 پزشک حاذق از کشورهای مختلف در دارلشفای آن به معالجه بیماران اشتغال داشته اند. به این ترتیب معلوم می شود که ربع رشیدی در زمان خود یک شهر علمی با کتابخانه ای حاوی هزاران جلد از کتب معروف زمان و آزمایشگاه های متعدد کشاورزی بوده که در این آزمایشگاهها انواع گیاهان دارویی کشت و تکثیر و آزمایش می شده است. پس از قتل خواجه رشیدالدین فضل الله که در سال 718 هجری ق اتفاق افتاد دشمنان او هر چه را که داشت غارت کردند و این شهر را با تمام تاسیساتش ویران کرده و همه چیز را به غارت بردند. چهار پایه برج ویک پشته خاک و سنگ به جای مانده کنونی از آثار ربع رشیدی نیستند، بلکه پایه های برجهای قلعه ای هستند که در سال 1020 هجری قمری به امر شاه عباس، با تخریب و حمل مصالح ساختمانی بناهای عظیمی چون شنب غازان ، بقایای ربع رشیدی، قلعه ها و سراهای رومیان و قبور شعرا و عرفا و امرای مدفون در مقبره الشعرای سرخاب و دمشقیه آنها را بنا کرده اند .
مقبره الشعرا

در مأخذ ومنابع از مقبرة الشعرا یا آرامگاه شاعران در سرخاب تبریز تا قبل از قرن هشتم نامی برده نشده و قدیمی ترین تذکره فارسی، یعنی لباب الالباب محمد عوفی که ظاهراً در سنه 618 تألیف شده و شرح حال شاعران قرن هشتم مانند خاقانی و ظهیر را که در مقبرة العشرا دفن شده اند، نگاشته است. نامی از مقبرة الشعرا نبرده و از این روی قدیم ترین کتابی که نام مقبرة الشعرا سرخاب را به صراحت دارد نزهة القلوب حمدالله مستوفی است که در سال 740 هجری قمری تألیف شده ودیگر تاریخ گزیده اوست که در سال 730 هجری قمری تألیف شده است.
در حال حاضر مقبرة الشعرا در خیابان ثقة الاسلام جنب خیابان عارف و تقریباً حوالی تکیه حیدر واقع شده است. اگرچه زلزله ها وسیل های بنیان کن اثری از مزار بزرگان آرمیده در این مکان بر جای نگذارده است باری قداست مکان موجب بنیاد بنایی شد که امروزه به مثابه سمبلی نمایه ای است از تبریز کهن.
از واپسین مشاهیری که در این مقبره دفن شدند، ثقة الاسلام شهید شهدای والامقام مشروطه در صدر مشروطیت و استاد سید محمد حسین شهریار شاعر بلند آوازه معاصر را می توان نام برد.
معروف ترین آرمیدگان مقبرة الشعرا به شرح زیر می باشند:
اسدی طوسی ، قطران تبریزی ، مجیر الدین بیلقانی ، خاقانی شیروانی، ظهیر الدین فارابی ، شاهپور نیشابوری ، شمس الدین سجاسی ، ذوالفقار شروانی ، همام تبریزی ، مغربی تبریزی، مانی شیرازی، لسانی شیرازی، شکیبی تبریزی، سید محمد حسین شهریار.
سید محمد حسین شهریار

فرزند آقا سید اسماعیل موسوی معروف به حاج میر آقا خشکنابی در سال 1325 هجری قمری ( شهریور ماه 1286 هجری شمسی ) در بازارچه میرزا نصراله تبریزی واقع در چای کنار چشم به جهان گشود. در سال 1328 هجری قمری که تبریز آبستن حوادث خونین وقایع مشروطیت بود پدرش او را به روستای قیش قورشان و خشکناب منتقل نمود. دوره کودکی استاد در آغوش طبیعت و روستا سپری شد که منظومه حیدربابا مولود آن خاطراتست. در سال 1331 هجری قمری پدرش او را جهت ادامه تحصیل به تبریز باز آورد و او را در نزد پدر شورع به فراگیری مقدمات ادبیات عرب نموده و در سال 1332 هجری قمری جهت تحصیل اصول جدید به مدرسه متحده وارد گردید و در همین سال اولین شعر رسمی خود را سرود و سپس به آموختن زبان فرانسه و علوم دینی نیز پرداخته و از فراگیری خوشنویسی نیز دریغ نمی کرد که بعدها کتابت قرآن، ثمره همین تجربت می باشد. در سیزده سالگی اشعار شهریار با تخلص بهجت در محله ادب به چاپ می رسید. در بهمن ماه 1299 شمسی برای اولین بار به تهران مسافرت کرده، و در سال 1300 توسط لقمان الملک جراح در دارالفنون به تحصیل می پردازد. شهریار در تهران تخلص بهجت را نپسندیده و تخلص شهریار را پس از دو رکعت نماز و تفعل از حافظ می گیرد.
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
روم به شهر خود و شهریار خود باشم
شهریار از بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا آشنا شده و نواختن سه تار و مشق ردیف های سازی موسیقی ایرانی را از او فرا می گیرد. او همزمان با تحصیل در دارالفنون به ادامه تحصیلات علوم دینی می پرداخت و در مسجد سپهسالار در حوزه درس شهید سید حسن مدرس حاضر می شد.
درسال 1303 وارد مدرسه طب می شود واز این پس زندگی شور انگیز و پرفراز و نشیب او آغاز می شود. در سال 1313 و زمانی که شهریار در خراسان بود پدرش حاج میرآقا خشکنابی به دیدار حق می شتابد. او سپس در سال 1314 به تهران بازگشته و از این پس آوازه شهرت او از مرزها فراتر می رود. شهریار شعر فارسی و آذری را با مهارت تمام می سراید و در سال های 1329 تا 1330 اثر جاودانه خود حیدر بابایه سلام را خلق و برای همیشه به یادگار می گذارد. منظومه حیدربابا تنها در جماهیر شوروی به 90 درصد زبان های موجود ترجمه و منتشر شده است. در تیر ماه 1331 مادرش دار فانی را وداع می کند. در مرداد ماه 1332 به تبریز آمده و با یکی از منسوبین خود به نام خانم عزیزه عمید خالقی ازدواج می کند که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های شهرزاد و مریم و هادی هستند. در حدود سال های 1346 شروع به نوشتن قرآن، به خط زیبای نسخ نموده که یک ثلث آن را به اتمام رسانده و دیوان اشعار فارسی استاد نیز چندین بار چاپ و بلافاصله نایاب شده است. در مدت اقامت در تبریز موفق به خلق اثر ارزنده سهندیه در رمانتیک ترکی می گردد. در سال 1350 مجدداً به تهران مسافرت نموده و تجلیل های متعددی از شهریار به عمل می آید. ولی در سال 1354 داغ دیگری از فوت همسر به دلش می نشیند و در سال 1357 شهریار با حرکت توفنده از انقلاب اسلامی همصدا شده و با اعتقاد راسخ و قلبی مالامال از عشق به امام خمینی (ره) دهه آخر عمر خود را سپری می کند. در اردیبهشت ماه سال 1363 تجلیل با شکوهی از استاد در تبریز به عمل آمد. استاد شهریار به لحاظ اشتهار در سرودن اشعار کم نظیر در مدح امیر مؤمنان و ائمه اطهار علیه السلام به شاعر اهل بیت (ع) شهرت یافته. او پس از یک دوره بیماری در 27 شهریور ماه 1367 دار فانی را وداع و در مقبرة الشعراء به خاک سپرده شد.
|